شنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۶


برای مایا:

به قول پروست، تا مشکلی نداشته باشیم عملا چیزی نمی آموزیم؛ تا درد نکشیم و تا زمانی که چیزی را که پیش بینی کرده ایم، غلط از آب درنیاید:

این ضعف و سستی است که وادارمان می کند چیزی بیاموزیم و به ما این توانایی را می دهد که روندی را که تا کنون چیزی درباره اش نمی دانستیم تحلیل کنیم. آدمی که هر شب به محض رفتن به رختخواب خوابش می برد و تا لحظه ای که از خواب بر می خیزد از دار و دنیا بی خبر است، بی تردید از مشاهده جزئیاتی در مورد خوابیدن ( و نه لزوما اکتشافات بزرگ ) عاجز است. او به ندرت متوجه می شود که خواب است. اندکی بی خوابی ارزشمند است چون ما را وادار میکند که خوابیدن را بهتر درک کنیم و همچون شعاع نوری است که بر این تاریکی بتابد. حافظه ای بی نقص ابزار کارآمدی برای مطالعه حافظه نیست.

هرچند بدون رنج بردن هم قادریم از شعورمان استفاده کنیم، به زعم پروست وقتی دچار رنج و تألم هستیم، کنجکاویمان کامل تر می شود. رنج می بریم پس فکر می کنیم؛ و چنین می کنیم، زیرا فکر کردن کمکمان می کند که رنج کشیدن را در زمینه مساعد قرار دهیم. کمکمان می کند آن را ریشه یابی کنیم، ابعادش را بسنجیم و با حضورش کنار بیاییم.

پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند، آلن دو باتن


هیچ نظری موجود نیست: