از پروست، سعدی و دیگران
پنجشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۹۰
ما یک دوستی داریم اینجا سیگار ارگانیک میکشه، میگه نمیخوام سم و مواد شیمیایی بره تو بدنم. حالا شده کار ما. ساعت ۴:۳۰ صبح میخوایم بریم بخوابیم، نیم ساعت نشستیم مسواک و نخ دندون و دهان شویه زدیم شد ۵
۱ نظر:
پیام
گفت...
شیش دقیقه هم طول کشیده ماجرا رو روی وبلاگ بذاری!
۱۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱:۱۰
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
شیش دقیقه هم طول کشیده ماجرا رو روی وبلاگ بذاری!
ارسال یک نظر